تو به دنیامون اومدی
1 خرداد 93 ساعت 5ونیم عصر خدا 1 هدیه به ما داد که هرگز هیچ چیز جاشو نمی گیره و قابل وصف نیست اول صدای گریتو شنیدم بعد خودتو دیدم شدی همه دنیامون .
مادر جون رو صدا زدند تا لباس هاتو بپوشه تنت . وقتی من رو اودن گفت پسرت مثل خودته نیما اومد و گفت پسرمون قشنگه .گفتم خودم زودتر دیدمش .
توی بخش گفتن تا پاهات حس نداشته باشه نمی گذاریم که بری .انقدر تلاش کردم تا انگشتام تکون خوردن می خاستم ببینم کی بود انقدر شیطو بود و ورج وورج می کرد توی شکمم.ا
اولین عکس زندگی پسرم (تولدت مبارک )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی